من و بارون... تنهایی؛ و دیگر هیچ...
| ||
|
یک روز رسد خوشی به اندازه کوه/یک روز رسد غمت به اندازه دشت/افسانه زندگی چنین اس گلم/در سایه کوه باید از دشت گذشت...
سراغ کلبه ما را کسی جز غم نمی گیرد/خوشا روزی که غم هم گم کند ویرانه ما را...
زخم شدم شیشه به زخمم نشست/شیشه شدم سنگ سرم را شکست/وای اگر سنگ شوم لحظه ای/بر دل این سنگ چه خواهد گذشت...
طبیبان بر سر بالین من آهسته می گفتند/که امشب تا سحر این عاشق دلخسته می میرد/ز هرجا بگذرد تابوت من غوغا به پا خیزد/چه سنگین می رود این مرده از بس آرزو دارد...
می رسد روزی که بی من روز ها را سر کنی/می رید روزی که مرگ عشق را باور کنی/می رسد روزی که تنها در کنار عکس من/نامه های کهنه ام را مو به مو از بر کنی...
بس که دیوار دلم کوتاه است،هر که از کوچه تنهای دلم می گذرد،به هوای هوسی هم که شده،سرکی می کشد و می گذرد...
زندگی را نفسی اندش غم خوردن نیست/آنقدر سیر بخندم که غم از رو برود...
مردن و گم شدن از ماست نه از فاصله ها/دل از اینهاست که تنهاست نه از فاصله ها/گرچه دیگر همه جا پر ز جدایی شده است/مشکل از طاقت دل هاست نه از فاصله ها...
جا برای من گنجشک زیاد است ولی/به درختان خیابان تو عادت کردم...
من به یادت آه را بر روی غم حک می کنم/تا بدانی انتظار دوست یعنی اوج عشق...
یادت نرود که یاد تو در یاد است/آبادی دل برای تو آباد است/از یاد نبر دل حقیرم را دوست/در این دل من همیشه یادت یاد است... شاعر از کوچه ی مهتاب گذشت/لیک شعری نسرود/نه که معشوقه نداشت/نه که سرگشته نبود/سالها بود دگر کوچه ی مهتاب خیابان شده بود... نظرات شما عزیزان: محمد(مهند)
ساعت14:01---25 بهمن 1390
حسین این محرم را پاک کن
عاطفه
ساعت19:46---16 دی 1389
آقا حسین من نمی دونم کی هستی ولی با این وبلاگی که داری خیلی دوست دارم باهات آشنا بشم. افتخار میدید؟
پاسخ:no,I'm sorry موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
[ طراحی : بیاتو اسکین ] [ Weblog Themes By : Bia2skin ] |