من و بارون... تنهایی؛ و دیگر هیچ...
| ||
|
سلام این آخرین پسته که میذارم چون امتحانام داره شروع میشه بیست و سوم خرداد بر میگردم با پست های قشنگ واسم دعا کنید که تو امتحانام موفق باشم دوستون دارم منتظرم باشین........ ویرانه نه آنست که جمشید بنا کرد ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت ویرانه دل ماست که با هر نگه یار صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت خدانگهدار...
نظرات شما عزیزان:
شبي از پشت يک تنهايي نمناک و باراني
تورا با لهجه ي گلهاي نيلوفر صدا کردم تمام شب براي با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهايت دعا کردم
سلام خوشحال شدم دوباره اومدين خواهش ميكنم من دخترك تنهام ازوبتون هم فوق العاده خوشم مياد
در حضور باد کلماتم را در جوی سحر می شویم لحظه هایم را در روشنی باران ها تا برای تو شعری بسرایم روشن تا که بی دغدغه بی ابهام سخنانم را در حضور باد این سالک دشت و هامون با تو بی پرده بگویم که تو را دوست میدارم تا مرز جنون ... حتما انشااله كه موفق باشي موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
[ طراحی : بیاتو اسکین ] [ Weblog Themes By : Bia2skin ] |