من و بارون... تنهایی؛ و دیگر هیچ...
| ||
|
دوشنبه
امروز باز غمیگنو زارم/ از دوشنبه ها بیزارم دوباره امروز دوشنبه س/ عکسشو جلوم میذارم روزی که قرار گذاشتیم/ هنوزم یادم نرفته یاد اون روز دوشنبه/ با منه هفته به هفته قرار شد بریم دوباره/ سرکوچه ی گل یاس همون جایی که یک روز/ کرد به من ابراز احساس با چه ذوقی رفتم اون جا/ بی قرار واسه نگاهش واسه اینکه باز ببینم / عمق چشمای سیاهش اومدش درست به موقعه/ نبودش مثل همیشه یه غمی تو صورتش بود/ مثل بارون پشت شیشه سرشو او ورد بالا گفت / کلی حرف دارم با چشمات گفتم بش خوبی عزیزم؟/ چرا تند تند نفسهات؟ گفت نمی دونم چه جوری / بت بزنم یه حرفیو سخته ولی باید بگم / باید بگم یه چیزیو گفتم بهش بیا بریم / تا باغ سیب . . باغ امید همون جایی که بیرونش / کاشته بودن درخت بید رفتیم با هم اما تو راه / نه چیزی گفت نه حرفی زد انگاری داشت توی خودش/ با وجدانش درجا می زد رسیدیم آخر ما به باغ/ شب شده بود هوا دیگه تو راه میگفتم با خودم / یعنی چی میخواد بم بگه رفتیم نشستیم یه گوشه / زل زده بودم به نگاش چقد غریبه بود با من / تاریکو سرد بودن چشاش گفتم بهش بگو دیگه/ خسته شدم از این سکوت چیزی بگو نذار تا من/ تو مبهمی کنم سقوط گفتش که چشماتو ببند/ نگفتمم بازش نکن می فهمی حرف دلمو/ تو رو خدا سازش بکن..!! گفتم با چی سازش کنم؟ / چرا غریبی تو با من؟ سرد نگات؟ سرد صدات؟ / عجیبن حرفات؟ مبهمن؟ گفتش دیگه چیزی نگو/ انقد سوال نپرس ازم گفتش که چشماتو ببند/ نمی تونم ..! نپرس بازم چه حالی داشتم اون شب / چشمامو بستم چه غریب منتظر یه اتفاق/ منتظر چیزی عجیب گذشتن لحظه های شوم / اما صدایی نیومد گفتم چی شد؟خسته شدم؟ / بازم ندایی نیومد گفتم چشامو باز کنم؟ / اما صدایی نشنیدم باز کردم آخر چشامو / اما من اونو ندیدم یه برگه روی چمنا / افتاده بود چه بی صدا نوشته بود منو ببخش/ این جوری شد از من جدا هرچی تونسم داد زدم / اما دیگه ندیدمش تنهام گذاشت اون بی وفا / آخه چه جور ببخشمش؟؟؟؟ دوشنبه بود اون شب سرد/ تنهام گذاشت اون بی خبر از اون همه خاطره ها / مونده یه عشق بی ثمر مونده یه عالمه سوال/ سوالای بی انتها بینمونم چیزی نبود؟! / عاشق بودیم از ابتدا..!! حالا دوشنبه ها همش/ ناله و گریه می کنم به یاد اون روز غریب / ازش گلایه می کتم رفت و دیگه تنها شدم / دنبالشم حتی تو فال کاش که میشد دوشنبه ها/ پاک بشه از تقویم سال... نظرات شما عزیزان: مجید
ساعت21:37---13 آبان 1390
هایو او آر یو ذز دیز؟جاست کام تو د کلاسیس ودوز آر گیتینگ نایسر دن بیفور
بست ویشیز تیک کر
سلام.ای بابا چرا دیر پیام گذاشتی.من دیگه اسمتو تو لیست بی معرفتا با اون مهران بی وفاداداشی رد کردم.مرسی از لطفت.مگه من از تو بزرگترم؟؟؟
من آپم بازم بهم سر بزن.منتظرم
این روزها جور زمستان را من می کشم
نمی بارد می بارم “هواشناس من” نگاه ام کن ؛ بارش پراکنده با غبار محلی ام ! نمی دانم چه کسی نماز باران خوانده برایم زین غصه آن شمع حقایق می سوخت گل جامه دریده و شقایق می سوخت منصور ز کار خویشتن راضی بود کز زهر جفا امام صادق ع می سوخت فرا رسیدن شهادت امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد !
آپم داداشی نمیای؟
اینکه همکلاس داداش مهران هستی.خیلی جالب بود.چرا بهم نگفتی؟
salam golam mer30 az matnhaye ghashanget va ahange webet ke kheili khoshmele rasti webet virusi shode dorostesh kon
bazam pisham biya سلام عزیزم ببخشید دیر جوابتو دادم حالا لینکت کردم عزیزم راستی اپم بیااااااااااا بای منتظرتما ریحانه
ساعت10:37---29 شهريور 1390
سلام عزیزم
ببخشید دیر جوابتو دادم حالا لینکت کردم عزیزم راستی اپم بیااااااااااا بای منتظرتما
دلم برات تنگ شده
میدونی................... بذار خیال کنم هنـوز ترانه هــام می شنوی هنوز هوام داری هنـوزصدام می شنوی بذار خیال کنم هنوز یه لحضه از نیازتم اگر تموم ، قصمون هنوز ترانه سازتم بذار خیال کنم هنوز پر از تب وتابُ منی روزا به فکر دیدنم شبا پر از خواب منی بذار خیال کنم تو دلـتنگیـات غروب که می شه یاد من میفتی تویی که قصه طلوع عشق گفتییُ دوســــــــت دارمُ نگفتی بذار خیال کنم منــم اونی که دلت ، تنگ براش اونی که وقتی تنهایی پر می شی از خاطره هاش بذار خیال کنم بذار، اگر چه بی خیالمی اگر چه بی خیالمی…………… مهران
ساعت22:20---28 شهريور 1390
رفیقم رفیقای قدیم
تو نباید بیای به ما یه سر بزنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ واقعا که... : (
رفیقم رفیقای قدیم
تو نباید بیای به ما یه سر بزنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ واقعا که... : ( موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
[ طراحی : بیاتو اسکین ] [ Weblog Themes By : Bia2skin ] |