من و بارون...

من و بارون...
تنهایی؛ و دیگر هیچ...
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان گویند خدا همیشه با ماست ♥ ای غم نکند خدا تو باشی و آدرس darknessha.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





شب. . .

شب سردی است، و من افسرده

راه دوری است، و پایی خسته

تیرگی هست و چراغی مرده

می کنم تنها، از جاده عبور

دور ماندند ز من آدم ها

سایه ای از سر دیوار گذشت

غمی افزود مرا بر غم ها

فکر تاریکی و این ویرانی

بی خبر آمد تا با دل من

قصه ها ساز کند پنهانی

نیست رنگی که بگوید با من

اندکی صبر، سحر نزدیک است

هر دم این بانگ بر آرم از دل

وای، این شب چقدر تاریک است

خنده ای کو که به دل انگیزم؟

قطره ای کو که به دریا ریزم؟

صخره ای کو که بدان آویزم؟

مثل این است که شب نمناک است

دیگران را هم غم هست به دل. . .



نظرات شما عزیزان:

parastoo
ساعت18:18---24 تير 1390
salam khob bod khoshhal misham be manam sar bezan

parastoo
ساعت18:18---24 تير 1390
salam khob bod khoshhal misham be manam sar bezan

parastoo
ساعت18:18---24 تير 1390
salam khob bod khoshhal misham be manam sar bezan

parastoo
ساعت18:17---24 تير 1390
salam khob bod khoshhal misham be manam sar bezan

parastoo
ساعت18:17---24 تير 1390
salam khob bod khoshhal misham be manam sar bezan

parastoo
ساعت18:17---24 تير 1390
salam khob bod khoshhal misham be manam sar bezan

parastoo
ساعت18:17---24 تير 1390
salam khob bod khoshhal misham be manam sar bezan

lovelorn
ساعت8:33---18 تير 1390
تو به من خندیدی
و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق این پندارم
که چرا
خانه کوچک ما سیب نداشت
منتظــــــــــــــــــــــــ ـــــرتـــــــــــم


sepideh
ساعت23:17---16 تير 1390
اگه دنیا پر از عاشق نباشه
تو این دنیا دل صادق نباشه
همون بهتر که این دنیا نباشه
زمین و آسمون یکجا فنا شه
شعر هایی که برام میفرستی عالیه ممنون.


بشار
ساعت9:19---16 تير 1390

گفتگو با خدا
خوابیده بودم ...
در خواب کتاب گذشته ام را باز کردم و روزهای سپری شده ی عمرم را برگ به برگ مرور کردم . به هر روزی که نگاه می کردم در کنارش دو جفت جای پا دیده می شد . یکی مال من و یکی مال خدا ...
جلوتر می رفتم و روزهای سپری شده ام را می دیدم . خاطرات خوب ٬ خاطرات بد ٬ زیبایی ها ٬ لبخندها ٬ شیرینی ها ٬ مصیبت ها و ... همه و همه را می دیدم ...
اما دیدم در کنار بعضی برگ ها فقط یک جفت جای پا هست . نگاه که کردم همه سخت ترین روزهای زندگیم بودند . روزهای همراه با تلخی ها ٬ ترس ها ٬ دردها و بیچارگی ها ...
با ناراحتی به خدا گفتم : روز اول تو به من قول دادی که هیچ وقت تنهایم نمی گذاری ! هیچ وقت مرا به حال خود رها نمی کنی و من با این اعتماد پذیرفتم که زندگی کنم ...
چگونه ؟ چگونه در این سخت ترین روزهای زندگی توانستی مرا با رنج ها و مصیبت ها و دردمندی ها تنها رها کنی ؟ چگونه ؟
خداوند مهربانانه مرا نگاه کرد ...
لبخندی زد ...
و گفت : ای بنده ام ! من به تو قول داده ام که همراهت خواهم بود در شب و روز ٬ در تلخی و شیرینی ٬ در غم و شادی ٬ در گرفتاری و خوشبختی و ...
من به عهد خود وفا کرده ام ...
هرگز تو را تنها نگذاشته ام ٬ هرگز تو را به حال خود رها نکرده ام ...
حتی برای یک لحظه !
آن جای پا که در آن روزهای سخت می بینی ٬ جای پای من است که تو را به دوش می کشیدم ...


بشار
ساعت13:19---15 تير 1390




تا وقتي كه تو هستي ...
تا لحظه اي كه ياد تو در خاطر من جاريست ...
تا زماني كه دستهاي گرمت همراه دستاي خسته ي منه ...
تا وقتي كه نگاهت تنها پناهگاه و تكيه گاه نگاه سرگردان منه ...
تا زماني كه تو همسفر جاده زندگي من هستي ...
تا وقتي كه شونه هاي تو امن ترين جاي دنياست براي من ...
من زنده هستم ...


من
ساعت12:43---15 تير 1390
سلام وبت قشنکه
این لینک ثبت نام درامد اینترنتیه کلیکی هست دوست داشتی ثبت نام کن بم سر بزن
http://www.teobux.com/register.php?ref=mehrabun63


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:, ] [ 12 قبل از ظهر ] [ H_Darkness ]
درباره وبلاگ

هرکسی از این دنیا چیزی برداشت... من می خواهم از این دنیا دست بردارم... به وبم خوش اومدین... این جا اتاقک تنهایی منه... وقتی دلم میگیره وقتی بغض گلومو میگیره وقتی حوصله هیچی رو ندارم میام اینجا و خودم رو خالی میکنم... اگه از غم نوشته هام خوشتون اومد نظرتونو در موردشون بگین... خنده هایم شکلاتی شده اند ولی زیادی خالص... تلخ تلخ... امــــضاء: پـــــسرک تــــــنها
طراح قالب
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 40
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 48
بازدید ماه : 74
بازدید کل : 203893
تعداد مطالب : 183
تعداد نظرات : 716
تعداد آنلاین : 1